خواسته هاي يك مادر

ساخت وبلاگ
خواسته هاي يك مادر

 فرزند عزیزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،

 اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم،

 اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است،صبور باش و درکم کن؛

 یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم،

 برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم؛

 وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن؛

 وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم، با تمسخر به من ننگر؛

 وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو؛

 وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده، همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی.

 زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم، عصبانی نشو؛ روزی خود میفهمی

 از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو.

 یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم.کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم.

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 301 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت: 12:20