کودکـــیمان نزدیـــک اســت ... !

ساخت وبلاگ
ماهـی های قرمـز خریدشان با کوچکترهاست ! عیدیها هم کوچکترها میگرفتند ! شیشه ها هم کوچکترها پاک میکردند با روزنامه ! ناخونک به شیرینی های خانگی هم مسؤلیتی سخت اما شدنی کوچکترها بود ! میوه را تعارف کن، برای عمو قند بیاور، گرد و خاک روی میز را پاک کن، زیاد نخند، مهمانی رفتیم شیرینی یکی بردار و حتی کفشها را جفت کن هم کار کوچکترها بود ! امــــــــا امان از پیک شادی ... !!! حل کردنش اما کار بزرگترها بود ! انگار سوالات سال بعد را مطرح کرده بودند ! حتی اگر قرار بود در سیزده روز هرروز یک صفحه را حل میکردیم باز هم اقرار میکنیم که آن پیک شادی برای سی روز طراحی شده بود ! چقــــــدر عیدها به کودکی نزدیک اند ... ! شوق خرید کفش، هیجان تنگ کردن لباس نو و برنامه ریزی برای خرج کردن عیدی ها ! به کودکان باید نگاه کرد ! عیـــد به چشمان آنها زودتر سفر میکند !!!! 


+ همه را دور بریز ! خاطرات تلخ نباید پا به پای تو بزرگ شوند، باید در هوای دور گم شوند ! خانه تکانی کن، باید آبادستان شود ! آن هوای دعوای نابهنگام، آن رفتن زود دیر شده، آن قهر لعنتی، آن کلیدهای روی میز، همه را فراموش کن ! همه را دور بریز ! خاطرات تلخ نباید با تو بزرگ شوند ! آرزوهایت را بردار به صف بکشان و انتخابشان کن برای سال نو ! هیچ راهی وجود ندارد ! به زودی 91 باره سال کهنه میشود و 92 بار تازه !! همه را دور بریز ... خاطرات تلخ، عکسهای دور، غصه های دور، همه را !!! این روزها،روزهای خانه تکانیست، روزهای زلالیست و محبت ... !

 

++ هوا خیلی عصر است ! تا اطلاع ثانوی بدجور به آینه خیره می شوم  تا جور شود بساط بهانه جویی ام ! می خواستم دوستت نداشته باشم اما به اندازه کافی از این کلمه کار کشیده ام ! حالا مدتی از دوستت دارم استفاده می کنم تا جغرافیای منتظر لبخند کج شده را به حالت عادی برگردانم ! دوستت دارم با طعم هوای عصر ، با طعم لجبازی باد ، دوستت دارم نه زیادتر نه کم تر !

 

+++ رونوشت !

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 294 تاريخ : دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت: 15:38