<no title>

ساخت وبلاگ

 

 

اخلاق کار در بخش دولتي و خصوصي

 

 

 

 

اخلاق کار، متعهد شدن انرژي ذهني و رواني و فيزيکي فرد يا گروه به ايده جمعي است در جهت اخذ قوا و استعداد دروني گروه و فرد براي توسعه به هر نحو .اخلاق کارمهمترين عامل فرهنگي درتوسعه اقتصادي محسوب مي گردد. منابع انساني پايه اصلي ثروت ملتها را تشکيل مي‌دهند. سرمايه و منابع طبيعي عوامل تبعي توليدند در حالي که انسانها عوامل فعالي هستند که سرمايه‌ها را متراکم مي‌سازند، از منابع طبيعي بهره‌برداري مي‌کنند، سازمانهاي اجتماعي اقتصادي و سياسي را مي‌سازند و توسعه ملي را به جلو مي‌برند. کشوري که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملي به نحو موثري بهره‌برداري کند، قادر نيست هيچ چيز ديگري را توسعه بخشد.(تودارو،473)ضعف اخلاق کاردرکشوروخصوصا در بخش دولتي دغدغه بسياري ازمسئولان ومديران است. مقاله حاضر به مسئله اخلاق کارو ابعاد آن دردوبخش دولتي و خصوصي ذوب آهن اصفهان مي‌پردازد.سوال اصلي آن است که آيا خصوصي سازي صنايع توانسته است تاثير معني داري براخلاق کار پرسنل داشته باشد؟ داده‌هاي مورد استفاده ازنمونه اي به حجم 14475 نفر که 5307 نفر دربخش خصوصي و9168 نفر دربخش دولتي مشغول به کار هستند گردآوري شده است.به منظورسنجش اخلاق کار از شاخصي استفاده شده است که اخلاق کاررادرچهاربعدمادي ومعنوي اندازه گيري مي کند. اين شاخص مورد استفاده درتحقيقات سازمان بين المللي کار است. نتايج نشان مي دهد که خصوصي سازي بردوبعد مادي اخلاق کاريعني دلبستگي وعلاقه به کار وهمچنين برپشتکاروجديت درکارپرسنل موثر است اما برابعاد معنوي اخلاق کاريعني روابط سالم انساني و نيز روح جمعي ومشارکت درکارتاثيري ندارد. علاوه برآن، تاثيرميزان حقوق و تحصيلات براخلاق کارمنفي است اما ارتباط مثبتي ميان سنوات خدمت واخلاق کاروجوددارد. به نظرمي رسد که توفيق درامرخصوصي سازي وافزايش اخلاق کار پرسنل نيازمند بسترسازيهاي فرهنگي دراين زمينه است .


ديدگاه انديشمندان مارکسيستي آن است که ضعف اخلاق کارنتيجه ازخودبيگانگي نيروي کاردرجوامع صنعتي است.چراکه کاربراي کارگر امري خارجي است و او درکارخويش ارضا نمي شود. به نظرآنها صنعتي شدن جوامع باعث جايگزيني روابط ثانوي با روابط نخستين ودرنتيجه کاهش دلبستگي به کارشده است.سايرانديشمندان به تاثيرپيشينه تاريخي، ساختارسياسي‌‌،مذهب و عرف جامعه براخلاق کار پرداخته اند.ازديدگاه کارکردگرايان، کاريکي ازنهادهاي اصلي نظام اقتصادي است واگرنظام اقتصادي رايکي ازچهارخرده نظام اساسي نظام اجتماعي محسوب کنيم،کاردرکليه فرايندهاي اجتماعي تاثيرگذاروازسايرنهادهاي اجتماعي ازجمله تعليم وتربيت تاثيرپذيراست. نکته ديگري که بايد به آن توجه کرد تغيير ديدگاههاي مسلط در زمينه جامعه شناسي و اقتصاد است. در حالي که مارکس اقتصاد را زير بنا و ساير تحولات را روبنا مي‌دانست، متأخرين بر زمينه‌هاي فرهنگي به عنوان عامل ايجاد توسعه اقتصادي تأکيد داشتند. اقتصادداني مانند «هاگن» کلاً به اين نتيجه مي‌رسد که شخصيت فرهنگي، اصلي‌ترين عامل ايجادتوسعه اقتصادي است. او تحولات اقتصادي را معلول تحول فرهنگي مي‌داند و بيان مي‌کند که تحول اساسي و زيربنايي در فرهنگ جامعه به خودي خود باعث مي‌شود که اقتصاد از حالت رکود خارج شده و به رشد و توسعه برسد .ازطرفي شيوه مديريت تاثيربسزايي برسازمان توليدواخلاق کاردارد.روشهاي مطلوب به انگيزش افراد وافزايش اخلاق کاروبهره وري مي انجامد. ورود به دنياي صنعتي ومدرن نيازمند تغييرات بنيادي درديدگاههاي مديريت سنتي است.يکي ازراهکارهاي تغييردرمديريت کلان، خصوصي سازي صنايع است. پيچيده شدن معادلات اقتصادي داخلي وجهاني دولتها راوادار ساخته است تا به خصوصي سازي گرايش پيدا کنند .نکته قابل توجه آن است که ايجاد تغييرات اقتصادي بدون درنظرگرفتن ملاحظات فرهنگي به نتايج نامطلوبي مي‌انجامد.
در صورت تمایل می توانید برای آگاهی از شریط و چگونگی دریافت کامل مطالب با آدرس ایمیل های :

  j.payandanh@gmail  

 یا   [email protected]

 یا   [email protected]  

 یا سایت www.andisheh-novin.ir         

 مراجعه فرمایید یا با شماره تلفن: 3245395-0131تماس بگیرید.

 

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 698 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت: 11:46