از بنده خدا ، على ، امیر المؤمنین به مردم کوفه که بزرگواران یاران و ارجمندان عرب اند .
اما بعد . شما را از کار عثمان خبر مى دهم ، به گونهاى که شنیدنش چون دیدن باشد : مردم بر او خرده گرفتند و من که مردى از مهاجران بودم ، همواره خشنودى او را مىخواستم و کمتر سرزنش مى کردم . ولى طلحه و زبیر در باره او شیوه دیگر داشتند و آسانترین کارشان ، تاختن بر او بود و نرمترین رفتارشان ، رفتارى ناهموار بود . بناگاه ، عایشه بىتأمل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوریدند و کشتندش . آنگاه مردم با من بیعت کردند نه از روى اکراه یا اجبار ، بل به رضا و اختیار .
بدانید که سراى هجرت [ مدینه ] مردمش را از خود راند و مردم نیز از آنجا رفتند . ناگاه ، چون دیگى که بر آتش باشد ، جوشیدن گرفت و فتنه سر برداشت . پس به سوى امیرتان بشتابید و اگر خدا خواهد ، براى جهاد با دشمن ، به پیش تازید.
##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 408 تاريخ : شنبه 27 مهر 1392 ساعت: 15:44