یكى از اشتباهات بنیاسرائیل این بود كه به نیاكان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار می کردند و گمانشان این بود كه اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر كمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.
آیه 134 سوره مبارکه بقره به آنان هشدار مى دهد كه شما مسئول اعمال خویش هستید، هم چنان كه آنان مسئول كردههاى خویش هستند و البته نسبت خویشاوندى، در قیامت كارساز نیست و آینده هر كس و هر جامعهاى، در گرو عمل خود اوست.
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا یَعْمَلُونَ (بقره ـ 134)
آنها گروهى بودند كه درگذشتند، دستاورد آنها از آن آنهاست و دستاورد شما (اهل كتاب) هم از آن شماست، و شما هرگز از آنچه آنها مىكردند بازخواست نمىشوید
آیه مورد بحث پاسخ به یكى از اشتباهات یهود است، یكى از اشتباهات بنى اسرائیل این بود كه به نیاكان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار مىكردند و گمانشان این بود كه اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر كمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.
این آیه به آنان هشدار مى دهد كه شما مسئول اعمال خویش هستید، هم چنان كه آنان مسئول كردههاى خویش هستند.
بنابراین به جاى اینكه تمام همّ خود را مصروف به تحقیق و مباهات و افتخار نسبت به نیاكان خود كنید در اصلاح عقیده و عمل خویش بكوشید.
در كتاب غرر الحكم از حضرت على علیه السلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگى به همتهاى عالى و بلند است، نه به استخوانهاى پوسیدهى نیاكان و گذشتگان.
در تاریخ مىبینیم كه افراد در سایه عمل خویش، آینده خود را رقم مى زنند. زن فرعون اهل بهشت مىشود، ولى همسر لوط در اثر بدكردارى، به دوزخ رهسپار مىشود. اینها نمونهى عدالت و نظام حقِ پروردگار است.
در حدیثى از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است كه فرمود: اى بنى هاشم، مبادا سایر مردم براى آخرت خود كار كنند، ولى شما به انساب خود دل خوش كنید.
اگرچه ظاهرا مخاطب در این آیه یهود و اهل كتابند ولى پیداست این حكم مخصوص آنها نیست، ما مسلمانان نیز مشمول همین اصل اساسى هستیم كه" از فضل پدر تو را چه حاصل"؟!
یكى از اشتباهات بنى اسرائیل این بود كه به نیاكان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار مىكردند و گمانشان این بود كه اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر كمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت
پیامهای آیه:
1 ـ نسبت خویشاوندى، در قیامت كارساز نیست. «لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ»
2 ـ آینده هر كس و هر جامعهاى، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا یَعْمَلُونَ»
انحصار طلبى بىجا، ممنوع!!
در آیه بعد انحصار طلبى بىجای یهود و نصارى به نمایش گذاشته می شود و آنها بدون داشتن دلیل، هر كدام هدایت را تنها در آئین خود مىدانند.
َقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ (بقره ـ 135)
و (اهل كتاب به مردم) گفتند: یهودى یا نصرانى باشید تا هدایت یابید. بگو: بلكه آیین ابراهیم حقگرا را (پیروى خواهیم كرد) و او هرگز از مشركان نبود
كلمه «یهود» از «هود» به معناى بازگشت به خدا، گرفته شده است.
در مجمع البحرین از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه لقب یهود از آیه 156 سوره اعراف اقتباس شده است، آنجا كه بنى اسرائیل به خدا گفتند: «إِنَّا هُدْنا إِلَیْكَ» و كلمه نصارى نیز از كلام حضرت عیسى علیه السلام گرفته شده است آنجا كه فرمود: «مَنْ أَنْصارِی إِلَى اللَّهِ» امّا كلمه «حَنِیفاً» از «حنف» به معناى در راه مستقیم آمدن است، همانگونه كه «جنف» به معناى در راه كج قرار گرفتن آمده است.
در آیه 113 این سوره می خوانیم كه یهودیان، نصارى را قبول نداشتند و نصارى نیز یهودیان را پوچ مىدانستند و هر یك خیال مىكرد كه تنها خودش بر هدایت مىباشد ، در حالى كه هر دو گروه دچار شكّ گردیده و از راه مستقیم منحرف شدهاند و راه حقّ راه ابراهیم علیه السلام است كه هرگز دچار شكّ نگردید.
امام صادق علیه السلام فرمودند: دین حنیف و حق گرا، همان گرایش به حقّ و اسلام است. (تفسیر برهان)
در این آیه به خوبی مشهود است که خودپرستى و خودمحورى معمولاً سبب مىشود كه انسان حق را در خودش منحصر بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى كند دیگران را به رنگ خود در آورد.
دینداران خالص كسانى هستند كه پیرو آئین توحیدى خالص باشند، توحیدى كه هیچ گونه با شرك آمیخته نگردد، مهمترین اصل اساسى براى شناخت آئین پاك از آئینهاى انحرافى همین رعایت كامل اصل توحید است.
به جاى اینكه تمام همّ خود را مصروف به تحقیق و مباهات و افتخار نسبت به نیاكان خود كنید در اصلاح عقیده و عمل خویش بكوشید
اسلام به ما تعلیم میدهد كه میان پیامبران خدا تفرقه نیفكنیم و به آئین همه آنها احترام بگذاریم، چرا كه اصول آئین حق در همه جا یكى است و موسى و عیسى نیز پیرو آئین توحیدى و خالص از شرك ابراهیم بودند، هر چند آئین آنها به وسیله پیروان نادان تحریف شد و به شرك آمیخته گشت (البته این سخن منافات با این ندارد كه امروز باید در انجام وظائف خود پیرو آخرین آئین آسمانى یعنى اسلام باشیم كه براى این زمان از سوى خدا نازل شده است)
پیامهای این آیه:
1 ـ انحصار طلبى بى جا، ممنوع است. یهود و نصارى بدون داشتن دلیل، هر كدام هدایت را تنها در آئین خود مىدانند. «كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا»
2 ـ نام و عنوان مهم نیست، ایمان و عمل اهمیّت دارد. یهودى یا نصرانى یك لقب بیش نیست، آنچه ارزشمند است، توحید و یكتا پرستى است. «بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً»
3 ـ به تبلیغات سوء دیگران پاسخ دهید. «قالُوا» «قُلْ»
4 ـ ابراهیم علیه السلام هیچگاه از مشركان نبوده است، در حالى كه یهود و نصارى گرفتار شرك شد ه اند. «وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ»
منابع:
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
تفسیر برهان
غرر الحكم
##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 374 تاريخ : شنبه 27 مهر 1392 ساعت: 15:29