داستان بادام و حجاب ....

ساخت وبلاگ

 

 

 

جاتون خالی ، امروز داشتم بادووم میشکوندم که یهو یه فکری زد به سرم . در واقع یه فکری توسرم تایید شد . حین شکستن بادووم ها ، توجه کردم ، یه سری هاشون راحت میشکستن و یه سریهاشون سخت میشکستن یا بعضا اصلا نمیشکستن که میزاشتمشون کنار که بعدا با توان بیشتری بشکونمشون . حالا نکته ی قابل توجه اینه ،  اونایی که با یه ضربه شکسته می شدن غالبا پوچ بودن ؛ اصلا جالب بود یکی ، دوتاشون پودر شده بودن بقیشون هم سیاه شده بودن و اصلا نمیشد خوردشون . از اوون طرف اونایی که یکم سخت شکسته میشدن و باید چند ضربه نثارشون می کردم ، بادووم هایی سرحال و تازه بودن . 


 

یهو یاد یه سری از این پوستر های حجاب افتادم . با خودم گفتم ، حتما اگر پوسته ی محکم تری داشته باشی ، پر مغز تر خواهی بود . یا شاید اگر حجاب محکم تری داشته باشی ، سعادت مند تر خواهی بود . یا شاید اگر ظاهر دینی محکمی داشته باشی راحتتر میتونی باطنت رو هم دینی نگه داری . اصلا الان که دارم مینویسم ، میگم لزوما برای حجاب خانم ها مصداق نداره . مرد هم که باشی همینطوره . به قول یکی از اساتید ، تاثیر ظاهر بر باطن . شاید اون موقع ها این رو خوب درک نمی کردم ولی الان ، این بادووم کوچولو بهم اینو فهموند . 


امروز دیدم اوون بادووم هایی که محکم تر بودن ، پوستشون زخیم تر هم بود .، دیدم اونها پوستشون متراکم تره . به عبارتی قابلیت نفوذ ضایعات توش کمتره .

پس ربطی نداره مردی یا زن ، برادری یا خواهر ، باید پوسته ی دینیت رو قوی کنی و پوسته ی دینی هم یعنی حفظ شرعیات . پس اینطور ها هم نیست که برخی عارفا میگن که " ما از متشرعات فارغ گشته ایم " و .... .

الغرض : 

خواهرم ، برادرم ،  بیاید من و شما هم ظاهر و باطنمون رو تمیز کنیم یا به عبارت دیگه مزین کنیم به نور شرعیات ، که شرعیات حفاظ محکم ما خواهد بود ، ان شالله .

 

 

                                                                           

 

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 427 تاريخ : يکشنبه 14 مهر 1392 ساعت: 14:53