حجاب؛ پرچيني پيرامون بوستان عفاف

ساخت وبلاگ

حجاب براي زن همچون پرچيني است پيرامون بوستان که در حفاظتو نگهداري آن نقش موثري دارد. حجاب به ارزش و مقام زن مي‌افزايد و مرتبه‌ او رابلند مي‌کند. حجاب، اسارت نيست، بلکهشرافت است و ستر. حجاب يکي از ارمغان‌هاي ارزنده اسلام براي زنان است.‏ فلسفه حکمحجاب وفايده بزرگ آن، همانا حفظ گوهر عفت و پاکدامني وارزش دادن به شخصيت زن است.رسول اکرم (ص) فرمودند: «خداوند بلندمرتبه نعمت‌هاي بي ‌شماري بر زنان ارزانيداشته، حقوق آنها را مشخص کرده، آنها را از ظلم و ستم جاهليت نجات داده و به منظوراينکه عفتشان مصون بماند حجاب را براي آنان فرض قرار داده است.»‏

سعادت مردان و زنان در اطاعت از دستورهاي پروردگار مهرباناست، پروردگاري که هرگز سختي و مشقت را براي بندگانش نمي‌پسندد بلکه براي آنها درتمام احکام، آساني و سهولت را در نظر گرفته است: «يريد الله بکم اليسر ولا يريدبکم العسر». حکم حجاب و ستر، يک تکليف است. هدف اصلي تشريع احکام در اسلام، قرب بهخداوند است که به وسيله تزکيه نفس و تقوا به دست مي آيد.‏ حجاب، به معناي پوششاسلامي بانوان، داراي دو بُعد ايجابي و سلبي است؛ بُعد ايجابي آن، وجوب پوشش بدن وبُعد سلبي آن، حرام بودن خودنمايي به نامحرم است. اين دو بُعد بايد در کنار يکديگرباشند تا حجاب اسلامي محقق شود؛ بنابر اين، حجاب و پوشش زن نيز به منزله يک حاجب ومانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند.همين مفهوم منع و امتناع در ريشه‌ لغوي عفت نيز وجود دارد. دو واژه «حجاب» و«عفاف» در اصل معناي منع و امتناع، مشترکند‏. تفاوتي که بين منع و بازداري حجاب وعفت است، تفاوت بين ظاهر و باطن است؛ يعني منع و بازداري در حجاب مربوط به ظاهراست، ولي منع و بازداري در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت يک حالت درونياست، ولي با توجه به اينکه تأثير ظاهر بر باطن و تأثير باطن بر ظاهر، يکي از ويژگي‌هايعمومي انسان است؛ بنابر اين، بين حجاب و پوشش ظاهري وعفت و بازداري باطني انسان،رابطه مستقيم وجود دارد.‏

حجاب براي زنان تنها مختص زمان رسول خدا (ص) نيست يا اينکهاز اعراب به ما ديکته نشده است بلکه پوشش زنان در ايران باستان هم هميشه سبک واسلوب خاصي داشته است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که پوشش تمام بدن در دوره‌هاي مختلفتاريخي چه نزد زنان و چه نزد مردان در ايران يک حقيقت بوده است و به هيچ ‌وجهايرانيان در برهنگي به سر نمي‌برده‌اند. ويل دورانت در اين رابطه معتقد است که«نقش پوشش و حجاب زنان در ايران باستان چنان برجسته است که مي‌توان ايران را منشأاصلي پراکندن حجاب در جهان دانست.‏» حجاب در ايران طوري با زنان عجين شده که نشانه‌هايآن را درداستان‌هاي شاهنامه نيز مي‌توان يافت.‏براي نمونه، در جنگ‌ها بانوان مبارزايراني پوششي همچون مردان مي‌پوشيدند که گواه اين سخن، جنگ سهراب با گردآفريد استکه تا زماني که کلاه‌خود از سرگردآفريد نيفتاده بود، سهراب به زن بودن او پي نبردهبود. حجاب زن ايراني، نسبت به محل زندگي، آب وهوا، شيوه کار و زندگي در شهر ياروستا به صورت‌هاي گوناگوني وجود داشته که نمونه آن را هم اکنون در پوشش زنانگيلکي، مازندراني، کرد، لر، بلوچ، بختياري و اقوام ديگر مشاهده مي‌کنيم.‏ ‏

به نظر مي ‌رسد که پوشش زنان در دوران هخامنشيان با دورانمادها چندان تفاوتي نکرده باشد. پيرامون پوشاک زنان در اين دوره چنين نوشته‌ ‌اند:«از روي برخي نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومي برمي‌خوريم که پوششي جالبدارند. پيراهن آنان پوششي ساده و بلند يا داراي راسته چين و آستين کوتاه است. بهزنان ديگر آن دوره نيز برمي‌خوريم که از پهلو به اسب‌ سوارند. اينان چادري مستطيلبر روي همه لباس خود افکنده و در زير آن، يک پيراهن با دامن بلند و در زير آن نيزپيراهن بلند ديگري تا به مچ پا نمايان است.‏ همچنين در اين ‌باره مي‌خوانيم: «لباسزنان اشکاني پيراهني بلند تا روي زمين، گشاد، پُر چين، آستين دار و يقه راست بودهاست. پيراهن ديگري داشته‌اند که روي اولي مي‌پوشيدند و قد اين يکي نسبت به اوليکوتاه و ضمناً يقه باز بوده است. روي اين دو پيراهن، چادري سر مي کردند.»‏ در جايديگر آمده است: «چادر زنان اشکاني به رنگ‌ هاي شاد و ارغواني و يا سفيد بوده است.گوشه چادر در زير يک تخته فلزي بيضي منقوش يا دکمه که به وسيله زنجيري به گردنافکنده شده، بند است.اين چادر به نحوي روي سر مي‌ افتاده که عمامه (نوعي کلاهزنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مي‌ پوشانيده‌است.‏»‏ در کتاب «پارتيان»نيز آمده است: «زنان عهد اشکاني قبايي تا زانو برتن مي‌کردند، با شنلي که برافکندهمي‌شد و نيز نقابي داشتند که معمولاً به پس سر مي‌آويختند.»‏ همچنين از آثار ايندوره، روسري ابريشمين خوش‌ رنگ و نگار و نفيس زنان سنگسري به جا مانده است که«ساخته مکنه» نام دارد و سده‌ هاست که زنان سنگسري آن را مي‌بافند و مي‌آرايند.

آنان اين روسري را به ترتيب خاصي بر سر خود مي‌بندندکه اينخود نمونه کامل پوشش سر زنان در زمان اشکانيان است. با تأملي در تاريخ و پيدايشحجاب در مي‌يابيم که نه تنها حجاب مانع از کار نبوده و خللي در شخصيت ايجاد نمي‌کند،بلکه همچون صدفي از مرواريد عفاف بانوان نگه داري مي‌ کند.‏

منابع:‏

- کتاب حجاب، نوشته عبدالصمد غياثي، مدرس حوزه علميهدارالقرآن ‏

- کتابتاريخچه حجاب در دوران باستان، نوشته دکتر رمضاني‏


##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 335 تاريخ : يکشنبه 7 مهر 1392 ساعت: 11:25