آيا مي دانيد خداوند چه قدر بندگان گناهكاري كه به سويش مي روند را دوست دارد .خاطره اي از اول ماه رجب

ساخت وبلاگ

شب اول ماه رجب 1392 ،تصادفا موقع اذان مغرب، اول شهرك امام بودم. يك مسجد همون نزديكي بود ، لذا وضو گرفتم رفتم نماز..بين نماز حاج آقا كه سيمايش نشان مي داد باطن صافي دارد با لحني ساده و بي ريا چند جمله در باره اهميت روزه ماه رجب و ثواب روزه اول ماه رجب گفت ....ويك مسئله هم اشاره كرد كه: در طي روزه مستحبي اگر كسي بدون اطلاع از روزه شما تصادفا شما رادعوت به خوردن نوشيدني يا غدايي كند شما مي توانيد غذا و نوشيدني را ميل كنيد و روزه شما هم كاملا صحيح است .همان جا نيت كردم  فردا روزه بگيرم.لذا شب عليرغم اصرار خانومم گفتم شام نمي خورم نگه دار براي سحر ..سحر بلند شدم نمي دونستم دقيقا ساعت چند اذان است تا وضو گرفتم ..واز گيجي در اومدم.. ديدم دارند اذان مي گويند..شيطان آمد!! بخور !!!يه روز ديگه روزه ميگيري؟؟؟...خلاصه چيزي نخوردم !!در حاليكه خيلي گرسنه بودم ! از ديروزش نهار هيچي نخورده بودم ...

صيح لباسهامو پوشيدم برم اداره..نميدونم چه جوري شد يه دفعه تصميم گرفتم سر راه به يكي از دوستام كه يه دفتر تو خيابون ...داشت سربزنم ..ماشينم رو جلو دفتر نگه داشتم ..تااومدم تو دفتر ديدم برخلاف هميشه روي ميزش 2 تا نون روغني خوشمزه با كنجد گذاشته بود.اولين كلمه بعد سلامش اين بود!! بفرما !!...يه لحظه موندم چي بگم ؟؟..صبحانه خوردي؟ ..جون ما بفرما ؟يه لقمه...؟يه دفعه ياد مسئله حاج آقا افتادم !..شيطان هم آمد بخور ديگه !!!روزه ات هم درسته.؟؟.ثوابش رو هم مي بري .؟؟

.اما براي يه لحظه به اسمون نگاه كردم !!ايندفعه قلبم با خدا حرف مي زد!! مرسي رفيق... خيلي با معرفتي !!ميدوني ما سحري نخورديم برامون صبحانه مياري...

واقعا گرسنه بودم روزه واجب هم كه نبود ..تو دو راهي مونده بودم..اما براي يه لحظه وقتي ديدم خدا اين قدر حواسش  هست و اين همه  معرفت براي بنده گنهكاري مثل من صبحانه مياره ...ايندفعه قلبم با هاش اينجوري حرف ميزد مرسي رفيق ما هم اينقدر معرفت داريم تا افطار چيزي نخوريم...!!

چشم ها را بايد شست   جور ديگر بايد ديد    التماس دعا

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 307 تاريخ : سه شنبه 11 تير 1392 ساعت: 10:22