لطفا این نبشتار را بخوانید

ساخت وبلاگ

میراث فرهنگی و  چهار نسلی  که با آن قهر کرده است

 میراث فرهنگی زبان تمدنها و بیان رخداد های گذشته است .اهمیت حفظ میراث فرهنگی اعم از ملی و جهانی بر هیچ كس پوشیده نیست این  بناها و محوطه های تاریخی زبان خاموش تاریخ كهن  سرزمین ها هستند كه می توانند فضای روشنی از گذشته تاریخی مردمان را به آیندگان ارایه كنند.این رویكرد در ایران كه در جمع پنج كشور برتر تاریخی جهان قرار دارد، اهمیت بیشتری می یابد.آثار و بناهایی که  به فراموشی سپرده شده یا رو به و ویرانی نهاده اند ویا از سرستیز و عناد بیگانگان به نحوی تخریب گشتند كه امروز تنها بقایای كوچكی از آنان روی تپه ها و محوطه های باستانی دیده می شود روزگاری زبان گویای تاریخ بودند با اینکه، اهمیت بسزایی در كشف حقایق دوران گذشته و شرح حالی از جنگ ها، فتوحات، وقایع مهم تاریخی، نوع زیست و معیشت مردم در طبقه های مختلف اجتماعی، پوشاك و حتی آیین های مردمی در اختیار انسان و تنبار آنها  قرار می دهند هنوز ضرورت توجه و نگاه انسانی و عالمانه ما را برای صیانت از این محوطه ها و مآثورات تاریخی – فرهنگی  معطوف آن نکرده است. از تخریب و بلاهایی که بر سر میراث فرهنگی  از زمان حضور بیگانگان تا عصر صفوی- از قاجار بی نام و نشان تا پهلوی بی هویت  بسیار گفته شده است از خیانت هایی که با عقد قراردادهای شوم بر آن رفته تا خیانت های افرادی چون شاهان قاجار/ پهلوی ها خصوصا اشرف و شهزرام پهلوی/تینمسار زاهدی و پسرش. ربانو ها و نیمرودی ها که تمام میراث این سرزمین را راهی  موزه های اسرائیل نمودند هم بسیار گفته ایم. اما درد ما از قهر چهار نسل کنون است که ظاهرا تمایلی به آشتی با میراث خود ندارد

شاید اگرفرهنگ‌سازي مناسبي در زمنيه حفاظت از آثار تاريخي در ميان کودکان و دانش‌آموزان کشور چه در گذشته يا زمان حال، صورت می گرفت اوضاع رقت بار کنون تفاوت می نمود. کافي بود سري به يکي از ابنيه تاريخي کشور می زدیم  و تندیس ها. نقش برجسته ها. بناها  تخت جمشید و پاسارگاد.نقوش بیستون و گنجنامه همدان  و.. را به آنها نشان می دادیم و کودکانمان  را نه بر روي تنديس‌ها  که در کنار تندیس ها مي‌نشاندیم و از آن‌ها عکس مي‌گرفتیم از صدمات احتمالي به آثار تاريخي برای فرزندانشان سخن می راندیم . در واقع اگر امروز ما در اين زمينه گامي به جلو برنشته ایم حاصل ناپختگی و  عدم فرهنگ سازی هایی است که اینک باید تاوان آن را مردم با این همه تخریب آثار باستانی  بپردازند.پدر و مادرها و نظام آموزش و پرورش.خصوصا معلمان مدارس ابتدایی . مسولان فرهنگی. مدیران بی دانش میراث فرهنگی  هر یک سهمی عظیم در ایران ویرانی ها دارند  تلاش هیچیک از اشخاص و نهاد ها برای آموزش‌هايي در اين زمينه  ببار نشست  تلاشی نشد که ببار بنشیند در کدام کلاس درس مدارس ابتدایی- راهنمایی و دبیرستان از اهمیت میراث  گفته شد؟ اگر با جذابيت و به زيان کودکان و نوجوانان تاريخ این سرزمین و آثار باستانی آن براي اين افراد توضيح داده می شد و در کنار آن، کودکان و نوجونان از نزديک و از طريق موزه‌ها با گذشته کشور خود آشنا  می شدند؛ در اين زمينه هزارگامي به جلو برداشته‌ بودیم  کاش آموزشی که لازم بود به کودکانمان می دادیم به معلمان ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان می دادیم. زنگ های هنری که در میان بی هنری گذشت و نتیجه چیزی شد که دشمن می خواست. محو تاریخ. ریشه کن کردن آثار و هویت ملی. نابودی مآثورات تاریخی – مذهبی.تخریب  مکان ها و محوطه های استقراری کهن. و... تا زبان تاریخ این مرز و بوم خاموش گردد اگر ساعات درس هنر کودکان  به بازی نمی گذشت امروز گرفتار  تولد نسلی وندال و تخریبگر آثار باستانی نمی شدیم.آشنايي کودکان و نوجوانان با موزه‌ها می توانست راهکاري اساسي در زمينه فرهنگ‌سازي حفاظت از ميراث فرهنگي در اين سنين باشد که نشد  
 چه اشکالی داشت این  فرهنگ‌سازي و تلاش‌ها را پيش از رفتن کودک به مدرسه آغاز می کردیم؟.از کم توجهی اولیای کودکان دیروز، پدر و مادرهایی برای با اندیشه وندال  بی توجه به میراث فرهنگی حاصل گردید  که در نتیجه گریبان و یقه  نسل دو گام پیشتر و سوم را هم  گرفت لیکن کار به اینجا ختم نشد نسل جوانی  که می توانست سرباز میراث شود پای بر تن نحیف آن نهادنقش عکس های جوانی بر ستون های هخامنش و نقش برجسته ها  نشست و بدنه ستونها و بناها دفتر مشق آنها گردید.ونسل چهارم تنها نظاره گری شد که هنوز نظاره بر این همه تخریب ها دارد

 

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 316 تاريخ : سه شنبه 11 تير 1392 ساعت: 10:21