در « آن روی سکه » به دنبال «حقیقت » نباشید !

ساخت وبلاگ


عنوانی که محمد حسن نجاریان برای کتاب آتیخود در نظر گرفته است کتابی که پس از یک دهه نوشته می شود . شرح حالی از پرواززنده یاد محمد اوراز در قله ی گاشربروم 1 . سابقه ی نوشتن کتاب در خصوصهیمالیانوردی ایران همواره همراه بوده است با اغراق و بزرگ نمایی . شاید بزرگنماییهای غیر عادی ، اندک نویسنده های حوزه ی کوهنوردی آنچنان غیر معمول است که نمیبایست از آن گذشت .

کتاب هیولای سیاه نوشته رضا زارعی عضو تیم ملیکوهنوردی ایران در یک دهه ی گذشته  نمونهای از اولین کتابهای آمیخته با دروغ است به شکلی که آنچنان رویا پردازی و شخصیتپردازی شده است که نمی توان به سهولت آنها را پذیرفت . رضا زارعی شرح حال صعودکوهنوردان ایرانی را به قله ی ماکالو در این کتاب درج کرده است که به نظر می رسدبیشتر هدفش تبلیغات برای فدراسیون و دریافت مزایای قهرمانی است اما نوشتن کذبیاتصرفا برای منافع شخصی بارزترین برداشتی است که میتوان از این کتاب داشت . سال 1391رضا زارعی معترف شد که برخی از مطالب این کتاب و صعود به ماکالو توسط تیم ملیواقعیت ندارد و آنها بر خلاف عنوان کردن صعود ماکالو هرگز به این قله صعود نکردهبوند .

اما اورست کوهی فراتر از ابرها نیز  کتاب دیگری است که در خصوص صعود تیم ملیکوهنوردی ایران به قله ی اورست به قلم بازهم رضا زارعی به همراه همایون بختیاری منتشرشد این کتاب سرنوشتش چندان با صعود ماکالو تفاوت ندارد . رویاپردازی های بیش از حد، بزرگنمایی ها و نهایتا صعود به قله و فریاد های زنده باد ایران و ... و صد البتهدر این کتاب عنوان شد 4 نفر موفق به صعود قله ی اصلی شده است که صرفا صعود جلالچشمه قصابانی در این صعود مسجل شد و ماباقی نفرات عکسی بالاتر از قله جنوبی ازآنها منتشر نشد .

کتاب رویای صعود از محمد حسن نجاریان نیز شرححال صعود کارگران ایران به قله ی برودپیک بود ، که به شخصه با برخی از اعضای تیمگفتگو کردم و همگی از دروغها و بزرگنمایی های غیرعادی که معمولا در نوشته هاینجاریان به چشم می خود می گفتند . و حتی به کنایه اظهار داشتند که ممکن است اینکتاب را در خواب نوشته باشد . باری به هر جهت رویای صعود برودپیک نیز چندان منطبقبا واقعیت های صعود نبوده است که اتفاق نظر برخی از اعضای تیم همگی بر این موضوعصحه می گذارد .نوشته های نجاریان عموما بر مبنای ادبیاتی شبیههرمان و یا یک اثر ادبی همچون شاعران و رویا نویسان دهه های گذشته است . کودکانه دررویا سیر کردن بدون در نظر گرفتن واقعیات رخ داده از ویژگی های بارز نوشته هاینجاریان است .

در گزارش صعود با مانسلوی نجاریان که منجر بهمرگ عیسی میر شکاری شد هرگز  از واقعیت مرگ عیسی که همان کنده شدن کارگاهو ضربه ی مغزی عیسی بود سخن به میان نیامد و نجاریان با چند شعر و اغراق در گزارشاز این موضوع که اصلی ترین قسمت گزارش بود به سرعت گذشت.

کتاب ان روی سکه یقینا با چنین ادبیات و رویکردیمتفاوت نیست . در روزهای اول مرگ اوراز صحبت های عجیب غریبی از سوی اعضای تیم شدکه بعدها همه ی آنها تکذیب شد . آن زمان عامل مرگ اوراز را سقوط در بهمن عنوانکردند که با گذشت 5 سال از مرگ اوراز مشخص شد دلیل مرگ اوراز نه سقوط از بهمن بلکهسقوط به دلیل کنده شدن کارگاه بسته شده توسط دو تن از اعضای تیم بود ( ح ن – ر ب )و محمد اوراز مرگش به دلیل شدت جراحت وارده در اثر سقوط بود و منجر به ضربه ی مغزیشده بود . اما این واقعیات هیچ گاه از زبان نجاریان شنیده نشد با اینکه پس از مشخص شدن ماجرا خود ویاظهار داشت در زمان کنده شدن کارگاه وی حضور نداشته است و اگر می بود اوراز الانزنده بود .

با این فرض که اگر نجاریان در ان امداد می بوداوراز زنده بود می بایست تمام این سالها مخفی کاری به یک باره فراموش شود چون ویدر ان جریان حضور نداشته است و دلیل عدم اعلام واقعیت را نبودن در زمان وقوع حادثهعنوان کرده است . دلیل ی که هیچگاه مورد قبول جامعه ی کوهنوردی قرار نخواهد گرفت . 

 اگر مختصرا به چند صعود از جمله اورست ، گاشربروم دو ، ماکالو و حتی لوتسه  نیم نگاهی بیاندازیم خواهیم دید در همه ی این صعود ها  پای نجاریان هم در گیر بوده است و در تمام این صعود ها هیچ گاه حرفی از  حقیقت از نجاریان در خصوص صعود های نکرده یش نشنیدیم .


 توصیه میکنم چنانچه دوستان به کتابهای ماجراجویانه و تخیلی آمیخته با عبارات ادبی علاقه مند هستند کتاب «آن روی سکه» را از دست ندهند اما اگر به دنبال حقیقت هستید یقینا حقیقتی در میان خطوط این کتاب نمی توان یافت!


عکس: کوهنوشت


##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 317 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1392 ساعت: 15:57