حضور

ساخت وبلاگ
از كوچه ي شب عبور مي كرد

مهتاب قرين نور مي كرد

*****************

هرصبح از آينه گذشتيم

وقتي شرف حضور مي كرد

در خلقت چشم او خداوند

انگار ستاره جور مي كرد

وقتي كه تو چشم مي گشودي

خورشيد چرا ظهور مي كرد؟

سرشار طراوتيم هرگاه

در ذهن خدا خطور مي كرد

تنهايم از اينهمه رفاقت

جمعي كه"من" از تو دور مي كرد

پرونده ي روزگار خوش را

اي كاش شبي مرور مي كرد

##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 410 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1392 ساعت: 9:52