بیش از اندازه زود گذشت !

ساخت وبلاگ
وقتی بله را گفت هیچ کس باورش نمیشد ، تازه وارد دانشگاه شده بود و با خصوصیاتی که اطرافیان از او سراغ داشتند احدی به ذهنش خطور نمیکرد که به این زودی قصد ازدواج داشته باشد، همه شگفت زده شده بودند از تصمیمش، همیشه او را قبول داشتم و تنها کسی است که میتوانم به پاکی و عفتش بین آشنایان و فامیل قسم بخورم، همه جا هم این را گفته ام !
حالا درست چند ساعت مانده به تحویل سال و آغاز سال 1392 میشنوم باردار است ! باز هم شگفت زده میشوم، درست مثل دو سال پیش که خبر ازدواجش را شنیدم !  انگار همین چند وقت پیش بود که می آمد خانه ما و بازی میکرد با من و برادرم که مثل برادرهای بزرگتر و نداشته اش بودیم ، خیلی زود بزرگ شد، خیلی ، با اینکه هنوز سن زیادی ندارد ولی بزرگ شده است ، زودتر از آنچه که فکر میکردم بزرگ شده است، دخترخاله کوچک من قرار است تا چند ماه دیگر مادر شود ! قرار است فرزندی را تحویل جامعه بدهد ، خدایا چه کسی فکرش را میکرد ؟! آیا این همان دختر کوچولوی مهربان و تنهاست که با هم بازی میکردیم ؟!
##@بهاران@##...
ما را در سایت ##@بهاران@## دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیدسعیدبهروز saeed1350 بازدید : 301 تاريخ : سه شنبه 27 فروردين 1392 ساعت: 14:41